سی و
پنچ ميليون
نفر در ایران زير
خط فقر
زندگی می کنند
روزنامه
حکومتی مردم
سالاری : محمود
احمدي نژاد در
کنفرانس خبري
اخير خود حاضر
به پذيرش
اينکه
دولت
بايد خط فقر
را اعلام کند
نشد و خط فقر
را امري
سرکاري دانست.البته پيروي از اين
راهبرد مسبوق
به سابقه است. عدم
اعلام خط فقر
در دولت نهم
نيز سرلوحه
کار وزارت
رفاه به عنوان
متولي امر فقر
زدايي در جامعه
قرار گرفته
بود. مصري
وزير سابق
رفاه
اعلام خط فقر
را امري بي
فايده مي
دانست و هيچ
گاه حاضر به
محاسبه و
اعلان آن
نشد.
در
اين خصوص نکته
اساسي آن است
که خط فقر
مبناي برنامه
ريزيها براي
فقر زدايي
در دنياست و
جهان به تعريف
نسبتا استانداردي
از خط فقر
رسيده و اين
دولتها
هستند
که بنا بر
اهداف خود در
محاسبه آن
روشهاي مختلف
در پيش مي
گيرند.
بنابر تعريف خط
فقر مطلق عدم
تامين حداقل
نيازهاي تغذيهاي،
بهداشتي،
آموزشي، مسکن
و حمل و
نقل
يک خانواده
است که حداقل
غذاي مورد
نياز يک
خانوار
ايراني دو
هزار کالري در
روز است
و اين رقم
مبناي محاسبه
خط فقر در نظر
گرفته شده است.
بر
اساس اين
تعريف خط
فقر
به راحتي قابل
محاسبه است. در
اين ميان نکته
مهم آن است که
خط فقر في
نفسه داراي
ارزش چنداني
نيست بلکه
دولتها براي
سياست گذاري،
تصميم گيري و
برنامه ريزي هاي موثر
براي کاهش فقر
و روشن شدن
فضاي کلي جامعه
از نظر فقير و
غني و اينکه کارشناسان
بتوانند به
درستي وضعيت
نابرابري در
جامعه را
تحليل کنند،
خط فقر را طبق ميزان درآمد
شهروندان
تعيين و اعلام
مي کنند.
از
سوي ديگر
اگرچه محاسبه
دقيق خط
فقر
بستگي به اين
دارد که هر
مرجع چه
شاخصهايي را
ملاک قرار دهد
اما در هر حال
اين مساله
در اولويت بعد
قرار دارد. مهم
آن است که
تعيين خط فقر
به دولتها کمک
مي کند
تا
بتوانند
جامعه را به
درستي از نظر
فقر رصد کنند
و گزارش
عملکرد قابل
فهم و موثري نيز
درخصوص
فقرزدايي
ارائه دهند.
نکته
مهم آن است که
دولت نهم و
دهم رفتاري دوگانه را
با شاخصهايي
چون فقر و
بيکاري دارند.
دولت نهم با
استفاده از
تعاريفي که براي شاغل
دارد افرادي
را که در هفته
يک ساعت کار
انجام مي
دهند، شاغل
ذکر و در
نهايت
نرخ بيکاري را
در مقاطعي تک
رقمي اعلام مي
کند. اما براي
خط فقر در
رفتاري
متفاوت
و به دليل اين
که باعث شفاف
شدن جامعه از
لحاظ ميزان
فقر مي شود
حاضر نيست
که خط
فقر را محاسبه
و اعلام کند.
مطابق
برآورد حسين
راغفر، صاحب
نظر و محقق در حوزه فقر،
خط فقر در
ايران در سال 87،حدود
800 هزار تومان
است. اين رقم
را ميزان
هزينه
خانوار شهري
به نوعي تاييد
مي کند. براساس
گزارشهاي
بانک مرکزي
متوسط هزينه ماهانه
خانوار شهري
در سال 87،
معادل 881 هزار
تومان است.
در
همين حال
جعفرزاده
رئيس
کميسيون اجتماعي
مجلس معتقد
است شهروندان
تهراني که
کمتر از 500 هزار
تومان
حقوق
مي گيرند زير
خط فقر محسوب
مي شوند. اما
اين رقم با
واقعيتهاي
جامعه
همخواني
ندارد.
براساس
مطالعات مرکز
پژوهشها
دهکهاي کم درآمد
جامعه تا 70
درصد درآمد
خود را
صرف
خريد يا اجاره
مسکن مي کنند
و با توجه به
رشد بالاي
مسکن در مناطق
مختلف شهري و حتي
روستايي از
مبلغ 500 هزار
تومان تنها 150
هزار تومان
براي مخارج
ديگر باقي مي ماند اما
وقتي اقلام
سبد خانوار از
جمله يک کيلو
گوشت به مرز 12
هزار تومان مي
رسد مبلغ
ياد شده کفاف
حتي يک سوم
ماه خانوار
شهري را نيز
نخواهد داد. اين
در حالي است که
هزينه خدمات
مانند بهداشت
و آموزش نيز
طي سالهاي
اخير 180 درصد
رشد کرده
است.
در
کنار اين
ارقام اخيرا
دبير مجمع
اسلامي کارکنان
بانکها،
اعلام کرد
ميانگين
دريافتي
کارکنان
بانکها که
هميشه در ميان
کارکنان
دولتي و
غيردولتي از وضعيت بهتر
برخوردار
بودند، حدود 290
هزار تومان
است. اين بدان
معني است که
دريافتي
بسياري
از کاکنان
دولت پايين تر
از 400 هزار
تومان است.
وضعيت
مبهم درآمدي
دولت نهم
طي سالهاي
اخير متوسط
حقوق کارکنان
دولت را اعلام
نکرده اما
کارشناسان
اعلام مي
کنند
اين رقم
احتمالا بين 400
تا 450 هزار
تومان است. مصري،
وزير رفاه
دولت نهم نيز بر شفاف
نبودن
درآمدها و
نبود بانک
اطلاعاتي
براي ميزان
درآمدها
اشاره دارد. اين ميزان
درآمد در
مقايسه با خط
فقر 800 هزار
تومان مي
تواند روشن
کند که جامعه
ما در چه
سطحي از فقر
قرار دارد و
بايد چگونه برنامه
ريزي کرد.